گفتم ام البنین دلم پا شد - محمد باقر تمدن
متن قطعه : گفتم ام البنین دلم پا شد
گفتم ام البنین دلم پا شد
گره هایی که داشتم وا شد
با ادب بود روی دامانش
تا گل نازدانه ای جا شد
به مدینه نگفت مادر شد
گفت، مولای شهر بابا شد
با کنیزی خانواده عشق
در دو عالم عزیز زهرا شد
خادمی کرد تا که عباسش
از ازل تا همیشه آقا شد
همه بچه هاش عیسایند
گرچه عباس او مسیحا شد
نظر یا سوال خود را بنویسید