با عروساش بین گذر نشسته -

491 مشاهده
دانلود صوت
متن قطعه : با عروساش بین گذر نشسته

با عروساش بین گذر نشسته
رو چادرش خاک چقدر نشسته
چند ماهه که بچه‌هاشو ندیده
چند ماهه اینجا بی‌خبر نشسته

خبر دادن بهش بشیر اومده
اومده اما سر به زیر اومده
منتظر یه کاروان امیر بود
ولی یه کاروان اسیر اومده

همه امیدش دیگه ناامید شد
خبر دادن که عباسش شهید شد
نمی‌دونم که از بشیر چی شنید
روزگارش سیاه، موهاش سفید شد

تلخی راهو واسشون عسل کرد
مشکل بی‌مادریشونو حل کرد
ام بنین اومد توی کاروان
دخترای فاطمه رو بغل کرد

روزای خوب تموم شدوشب رسید
کاسه صبر همه برلب رسید
چیزی نمونده بود بمیره زینب
ام بنین به داد زینب رسید

نوحه می‌خونه واسه دردونه‌هاش
مرهم داغ زینبه شونه‌هاش
عمهء سادات می‌زنه رو سرش
ام بنین میزنه رو گونه‌هاش

نظر یا سوال خود را بنویسید

در پاسخ به